هشتادو هشت سی و یک

یک روایتِ غیِرخطی از زندگی یک مهندس کامپیوتر

هشتادو هشت سی و یک

یک روایتِ غیِرخطی از زندگی یک مهندس کامپیوتر

صرفن جهت یک شخص خیلی خاص(1)

"

سیر تبدیل شدن "شما" به "تو"

"آقا" به "نام" کوچکت

در دفتر خاطراتم

"

از تاریخ انقضای این هایکو خیلی وقت است که گذشته

گفتم بنده خدایی شاید ازش  استفاده کنه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد